سؤالی که امروزم را به خود اختصاص داد. متعلق است به این سؤال.
موضوعات درون ذهن شبیه چیست؟
محتوای ذهنی را میتوان به چه چیزی تشبیه کرد؟ با همین پرسش، به نظافت کشوها و کمدهای منزل پرداختم.
به این نتیجه میرسم میشود ذهن را میتوان شبیه کمدی با کشوهای مختلف در نظر گرفت.
مشکلات، کارهای روزمره، اهداف و اولویتهای روزانه، همچون وسایل داخل کمد هستند. پس اگر هر روز به آنها رسیدگی نشود هر روز آشفتهتر از پیش میشوند.
راستی شما با کمدها و کشوهای به هم ریخته چه میکنید؟ بله جواب مشخص است.
مرتبکردن، جداکردن، طبقهبندی وسایل و هر کدام از آنها را در طبقات مجزا قرار دادن. پس میشود برای نظمدادن به کشوهای ذهن همین راهکار را انجام داد.
چرا و چگونه این کار را انجام دهم؟
باید دقت داشته باشم که چرا و چگونه دو پرسش ساده اما کلیدی و شگفتانگیز هستند، که در هر جایی کاربرد دارند و باعث میشوند دشواری کار، مانع حرکت در ادامهی مسیر نشود.
پس به چرایی این موضوع میپردازم.
۱)برای آنکه از آشفتگی ذهنی جلوگیری شود.
۲)کارها براساس اولویت انجام شوند، تا به هدفمان برسیم.
پس به کلمهی جادویی برنامهریزی میرسم و به این پرسش برخورد میکنم.
چرا باید برنامهریزی داشته باشم؟
چرا برنامهریزی روزانهام باید مکتوب باشد؟
به کتابی که چند روز پیش مطالعه کردهام. که در مورد همین موضوع است باز هم رجوع میکنم.
در کتاب سمزدایی دوپامین در مورد چرایی برنامهریزی اینگونه توضیح داده شده است.
برنامهریزی روزانه، به دلایل زیر مهم است:
💠 این فرصت را به شما میدهد تا مشخص کنید کدام وظایف مهم هستند و کدام یک مهم نیستند.
💠 احتمال اینکه ذهنتان در طول روز موجب حواسپرتی شما شود، کاهش مییابد. از آنجایی که دقیقن میدانید چه کاری باید انجام دهید، میتوانید به آرامی و بدون حواسپرتی از یک کار به کار بعدی بروید.
💠 کمتر احساس استرس میکنید و کنترل بیشتری خواهید داشت. به جای اینکه به محیط واکنش نشان دهید و اجازه دهید حواس شما را پرت کند، فعالانه به سمت اهدافتان حرکت خواهید کرد.
اما چگونه؟
بسیار ساده است با کمک گرفتن از کاغذ، خودکار و با نوشتن برنامهریزی روزانه به صورت مکتوب کارهای خرد و کلان را لنویسیم. و در طی روز چند بار چک کردن لیست کارهای روزانه و مشخص کردن کارهای انجام شده و انجام نشده، علامت زدن در کنار کارهای که انجام شده که باعث میشود برای ادامه دادن انگیزه و انرژی دوچندان کسب کنم.
پس به این صورت میتوانم کشوهای ذهنم را مرتب کنم تا به نتایج ایدهآل خود برسم.
پس گاه با یک تشبیه ساده میتوان موضوعات انتزاعی و ذهنی را بسیار ملموس و عینی کرد. تا بتوان بهتر آن ها را درک کرد. حالا هر شب قبل از خواب دست به قلم میشوم و کشوهای ذهنم را مرتب میکنم.
حالا شما دوست گرامی ذهن را به چه چیزی تشبیه میکنید تا بهتر کشوهای ذهن را سروسامان بدهید؟ خوشحال میشوم با ما به اشتراک بگذارید؟
نویسنده: سمیه فروزنده
آخرین دیدگاهها