نام کتاب: واقعیت رویای من است
مجموعه اشعار بیژن نجدی
من به شکل غمانگیزی« بیژن نجدی» هستم.
متولد خاش_ گیلهمرد هم هستم_ متولد ۱۳۲۰ (سالی که جنگ جهانی دوم تمام شد.)
تحصیلات: لیسانسیه ریاضی
یک دختر و یک پسر دارم_ اسم همسرم پروانه است او میگوید، او دستم را میگیرد، من مینویسم.
نشر: مرکز
موضوع: شعر معاصر
تعداد صفحات: ۳۵۵
داستان من و کتاب: با این کتاب هم مثل بسیاری از کتابها در دورهی وقت نویسنده و با شعر بفرمایید بنشینید از این کتاب آشنا شدم.
از همان سطرهای اول شعر که ابر و باران را خطاب میکند با کلمات صمیمانه و شاعرانه مسحور واژهها و زبان ویژهی بیژن نجدی میشوم.
«صندلی گذاشتهام در بالکن، دستهای باران در دستم خیس بفرمایید بنشینید باران بالا بلند من
قالیچه انداختهام زیر پاهایت
پشتی گذاشتهام، بالش
که تکیه کنی، با تو هستم ابر!
خوب حالا حرف بزنیم
آن بالا چه میگذرد؟
فرشتگان خوباند؟»
پس بر آن میشوم کتاب را بیابم. آن را از کتابخانهای مرکزی امانت میگیرم. اما حالا در فهرست کتابهای است که باید برای همیشه متعلق به خودم باشد تا هر روز با سطرهای آن زندگی کنم.
در مقالهی چرا یک نویسنده باید شعر بخواند؟ مفصل به دلایل و نکاتی در مورد شعرخوانی پرداختهام. پس این کتاب را سرشار از ایده و خلاقیت میدانم و خود دلیلی است تا دست را به شوق آورد تا بدانی که اگر نگاهت شاعرانه و لبریز از احساس باشد هر چه میشود دستمایهی نوشتن شود.
مثل شعر باغهای چای لاهیجان:
یه حبه قند
خودِشو انداخت تُوی لیوان بلند و بلود
باز شد
ذره ذره تنش بوی چای گرفت
ساعت از شش صبح فقط به خاطر صبحانه
شد هفت
و خورشید گرسنه، نام سوختهاش را خورد
و ما کنار لیوانی پر از بوی باغهای چای
به قند که دیگر نبود خیره شدیم
و چقدر گریستیم من و تو
در آنکارا
توکیو
در اتاق زیر شیروانی لندن
بهخاطر لاهیجان.
میبینی از چه نوشتن مهم نیست، بلکه چگونه نگریستن و چگونه نوشتن مهم است.
در اینجا با یک جمله از روبرتو بولانیو دلیل دیگری میآورم که چرا باید این کتاب را نه تنها خواند بلکه با هر سطر آن به جهان گونهی دیگر نگاه کرد ساده اما متفاوت.
روبرتو بولانیو میگوید: «یک چیزی دربارهٔ شعر هست. اما هر چه که هست، تداوم در خواندنش از هر چیزی مهمتر است. حتا مهمتر از نوشتن آن، قبول دارید؟»
پس برای آنکه بتوانیم شعر بنویسیم نخست باید بخوانیم آن هم بهترینها را.
ویژگیهای شعر بیژن نجدی:
۱) در بند وزن و قافیه نیست.
۲) از زبان آدمهای همین زمانه است.
۳) استعارهها و تشبیههای منحصربهفرد در شعرها موج میزند.
۴) فضاسازی و حسآمیزی
۵) زبان ساده و روان
۶) در ستایش صلح، طبیعت و مهربانی
مطالعهی کتاب واقعیت رویای من است را به چه کسانی پیشنهاد میکنم:
به دوستداران شعر معاصر و نویسندگانی که دوست دارند نثرشان زنده و لبریز از تصویر باشد.
تکههایی از شعرهای ناب کتاب واقعیت رویای من است.
کیست که با تلخی میگرید؟
بعد از تو
در سایهی هیچ درختی نخواهم ماند
در ابهام سبز جنگل
و در سرخی گل سرخ
کنار رودی از خطوط لوقا
چیزی در من تمام خواهد شد
و تشویش افتادن چشمی با مخمل یا دریاچهها
با من خواهد ماند
کیست در بالکن که با تلخی میگرید؟
و باران هم بند نمیآید
هر روز این لحظه را دارم
که از پوستم تو دور میشوی.
آوای مرگ
دلم میخواهد شعری بنویسم
هنگام که خفتهام
در تابوت
و من دوباره زاده خواهم شد.
امیدوارم کتاب واقعیت رؤیای من است را بخوانید و بسیار بیاموزید و لذت ببرید.
نویسنده : سمیه فروزنده
آخرین دیدگاهها