چرا یک نویسنده باید یک تایپیستنواز باشد؟
پس این دفتری که خرده خاطره را در آن نوشته بودم کجاست؟ چرا آن جمله را که باید در مقاله مینوشتم پیدا نمیکنم؟ همهی دفترها را زیر و رو میکنم. عرق سردی را روی پوستم حس میکنم. سرم را میگیرم و یک سؤال مانند نبض به سرم هجوم میآورد. چرا این اتفاق برایم تکرار میشود؟ و احتمالات بسیار در ذهنم ردیف میشوند. فردای آن روز در حال مطالعهی کتاب نوشتن تا مغز استخوان هستم. که ناگهان یک کلمهٔ چهار حرفی تا مغز استخوانم رسوخ میکند. تایپ نمیدانستم باید نفس حبس شده در سینهام را رها کنم زیرا متوجه شدم مشکل ربطی به آلزایمر و احتمالات دیگر ندارد، یا تأسف بخورم که چرا را از این مورد غافل شده بودم.
اما جملهی ناتالی گلدبرگ که تلنگری بود بر، منِ تایپگریز چه بود؟
«نوشتن یک کار فیزیکی است و ابزاری که برای آن به کار میگیرید، روی آن اثر میگذارد. در تایپ انگشتانتان کلیدهای را فشار میدهند که نتیجهی آن حروف سیاه و قالبی است، این طوری شاید یکی دیگر از ابعاد وجودتان آشکار شود.»
با خودم میگویم باید برای یک بار هم که شده امتحانش کنی. بنابراین بازنویسی داستانها، خردهخاطرات، مقالات و هرچه نوشته بودم را به تایپ میسپارم. نتیجهی آن مرا به شگفتی وامیدارد. حالا عاشق صدای پیانووار کلیدهای آن هستم و خواهم بود.
پس بیایید فایدههای تایپ کردن برای یک نویسنده را مرور کنیم تا به این نتیجه برسیم آیا تایپ به نفع نویسنده است یا نه؟ آیا به تایپ آری بگوییم یا نه؟
۹ دلیلی که یک نویسنده باید تایپیستباز هم باشد؟
۱) حساس شدن لیزری بر جنس واژهها
۲) جملهبندی و ساختار جملات آراسته میشود.
۳) نوشتن به یک حرفهٔ ساختارمند و مبتنی بر اصول تبدیل میشود.
۴) به آسانی پارگرافها را برای یکدست و هماهنگ شدن متن میتوان جابهجا کرد.
۵) برای نویسنده نظم ذهنی ایجاد میکند.
۶) باعث میشود که نویسنده بر ویرایش متن دقیقتر شود.
۷)متن آمادهی انتشار است.
۸) مرحلهی از بازنگری و بازنویسی محسوب میشود.
۹) اضافات متن شناسایی میشود و متن پالایش میشود.
پس توصیهٔ اکید دارم اگر به فکر نویسنده شدن هستید آن هم از نوع حرفهٔ حتمن برای یک بار هم که شده از تایپ استفاده کنید. تا شما هم عاشق صدای نُتهای دلنواز کلیدهای کامپیوترتان شوید.
امیدوارم شما هم مثل من قانع شده باشید که از همین تایپ ساده چه کارهای که برمیآید.
سمیه فروزنده
@somayeh_forouzandeh_ir
آخرین دیدگاهها