۸ دلیلی که باعث افت انرژی یک نویسنده می‌شود؟

۸ دلیلی که باعث اُفت انرژی می‌شود؟

نیم‌روز است. هنوز یاداشت‌روزانه‌ام را ننوشته‌ام و کارهای دیگری که باید به سرانجامی برسند اما انرژی ندارم.

سؤالی با صدای خش‌دار در ذهنم می‌پیچد. مکث، صدا، سکوت و باز همان سؤال انرژی‌ات را کجا خرج کرده‌ای که حالا برای کارهای مهم دخلت خالی است؟ اصلن چرا دخل و خرجت با هم جور در نمی‌آید؟

بعد نگاه کلی به روزم می‌کنم. آیا به اندازه‌ی کافی درزهای که دلیل هدر رفتن انرژی است را شناسایی و پوشش داده‌ای؟

اعتراف

باید اعتراف کنم که نه تمام درزها را نگرفته‌ام، به خودم نهیب می‌زنم این بار تنها در ذهنت مرور نکن، بلکه روی کاغذ دلایلت را بنویس تا ریزبین‌تر شوی. گوشه، کنار روزها را بهتر بتوانی وارسی کنی و نَشتی که باعث شده انرژی نداشته باشی را پیدا کنی.

اصلن بیا این‌طوری خودت را زیر سؤال ببر.

چه مواردی باعث شده که انرژی‌ات تضعیف و به فنا رود؟

۱) رسانه‌ها: به تلویزیون خیلی وقت است نه گفته‌ام اما موبایل چطور؟ با آن‌که او مرا به قبیله‌ی نوشتن متصل کرده‌ است اما گاه با یک خبر، یا پرسه‌زدن‌های بیهوده انرژی از من گرفته است در حد دوی ماراتون.

 

۲) واگویه‌ها: البته آن بخش را می‌گویم که منفی است گاه نق می‌زند، گاهی سرزنش می‌کند و ایراد پشت ایراد حتا گاهی دیگر از ایرادات بنی‌اسرائیلی هم می‌گذرد و همین است که شوق و انرژی درون من را می‌خشکاند، می‌سوزاند.

۳) پرونده‌ها: که باید مختومه اعلام کنم و برای همیشه حتا بایگانی هم نه، کاملن حذف کنم مثل روابط سمی با آدم‌ها، گاه کتاب‌ها و گاه حتا فیلم‌ها.

۴) بحث‌ها: البته آن‌ها بیهوده هستند و راه به جای نمی‌برند.

۵) کمال‌گرایی: یعنی هیچ جور از خود راضی نبودن و دنبال کامل بودن و روزنه‌ی ارائه و انتشار را تخته کردن که در بلندمدت باعث می‌شود انرژی برای ادامه دادن نداشته باشم.

۶) خواب: که اگر از سر و ته آن بزنم و برنامه‌ی منظم را رعایت نکنم باعث می‌شود انرژی برای نوشتن و خواندن نداشته باشم. پس باید مدیریت کنم تا از طریق زودتر خوابیدن این بخش را بهبود ببخشم.

۶) تغذیه: فست‌فود، پرخوری، غذاهای چرب که باعث کسالت و نداشتن انرژی می‌شود. از خوردن شکر و آرد سفید باید دوری کنم و به جای آن میوه، سبزیجات و پروتئین بخورم. پیاده‌روی و ورزش هم داشته باشم.

۷) بی‌برنامگی: برنامه‌ریزی یعنی نقشه روز داشتن.

برای همین منظور شب قبل از خواب، بعد از مسواک یک چک‌لیست دارم. لیستی از کارهای که باید انجام دهم را مکتوب می‌کنم و حتا اولویت‌بندی کنم کارهای مهم که همان قورباغه‌های معروف هستند را در ابتدایی لیست قرار می‌دهم.

۸) تفکر: یعنی کاری نکردن، تنها نشستن و فکر کردن و سؤال مطرح کردن تا چاله‌چوله‌های هرز رفتن انرژی‌ را پیدا کنم. تا روزهایم بیشتر از این بر باد نرود.

نکته‌ی کلیدی:

قابل ذکر این است که تمام روز را نمی‌شود تحت کنترل و به کار و تلاش گذراند. نویسنده هم مانند آدم‌های دیگر به تفریح، پرسه‌زنی، معاشرت، سرگرمی، فیلم نیاز دارد و اتفاقن این موارد باعث می‌شود انرژی ذخیره شده برای زمان‌های نوشتن و خواندن داشته باشد و همین موارد است که باعث خلاقیت‌ هم می‌شود.

کدام از این موارد برای من صدق می‌کند؟

یک بار دیگر تیتروار موضوعات را مرور می‌کنم.

می‌یابم‌ آن‌چه باعث شده که بی‌انرژی باشم چَک‌های است که از واگویه‌هایم نوش‌جان کرده‌ام‌ شبیه بازنده‌ی یک مسابقه بوکس کنار رینگ البته از از نظر درونی بی‌نفس افتاده‌ام.

پس باید روی این واگویه‌ها حساس شوم. تنها چیزی که می‌خواهم باشم را بیان کنیم، تا انرژی و عملکردم را افزایش دهم.

بی‌خوابی یکی دیگر از عوامل انرژی نداشتن من شناسایی می‌شود. پس با استراحت شاید بتوانم کمی انرژی برای امروزم زنده کنم.

آیا شما دوست عزیز نَشتی که باعث به هدر رفتن انرژی‌تان در روز می‌شود را در این فهرست شناسایی کردید تا بتوانید آن را مدیریت کنید؟

🖋️ سمیه فروزنده

 

@somayeh_forouzandeh_ir

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *