آموزش نویسندگی «پرسش‌گری»

 از کودکان بیاموز

پسرم هر چیز بدیهی را زیر سؤال می‌برد. در مورد پنجره، آدم‌ها، زندگی، مرگ، آسمان و هر چیزی را که می‌بیند. و پرسش‌های مکرر و پشت سر هم می‌پرسد و می‌پرسد.

به سؤالاتی که می‌پرسد توجه می‌کنم. آیا بزرگ شدن ترسناک است؟ آیا ستاره‌ها می‌میرند؟ مرگ چه شکلی است؟ چرا ما پیر می‌شویم؟ چرا؟ چرا؟ از این همه پرسش شگفت‌زده می‌شوم.

و در همان حین جمله‌ی از وات استرتیف در کتاب سوپ جوجه برای روح را به یاد می‌آورم. «از دید بچه‌ها عجایب جهان هفت‌گانه نیست، هفت‌میلیون گانه است.»

با خودم زمزمه می‌کنم: «اگر می‌خواهی نویسنده شوی باید نگاه و نگرشت به دنیا مثل یک کودک باشد. همان‌گونه کنجکاو، پرسش‌گر و در حال کشف و اکتشاف.»

پس به خود یادآور می‌شوم که باید دست به اقدامی بزنی یعنی در اول همهٔ جملاتت آیا، چرا، اگر، چگونه قرار بدهی و البته که بازی مهیجی هم از آب در می‌آید و زمین ذهنم را آمادهٔ خلاقیت می‌کند.

بنابراین به این نتیجه می‌رسم دفتری مجزا برای سؤالاتی که می‌شنوم، یا دغدغه‌های روزانه‌ام اختصاص بدهم. تا همین پرسش‌ها ایده و بهانه‌‌ٔ برای نوشتن روزانه‌ام بشوند.

زیرا طرح پرسش‌های متعدد یعنی خلق هزاران ایده برای نوشتن. پس باید مثل کودکان شجاعت زیر سؤال بردن هر موضوع حتا بدیهی و پیش‌ پا افتاده را به خودم بدهم. و هر چیزی از در و دیوار گرفته و آدم‌ها و هر مشکل و دغدغه‌ٔ موضوع نوشتنم بشود. و هر چیزی را که می‌نگرم مثل این باشد که برای اولین بار آن را مشاهده کرده‌ام. و همین‌طور این را بدانم که این پرسیدن از خود و از دیگران است که باعث می‌شود به اندیشه‌ورزی دست پیدا کنم. حتا اگر به سرعت برای پرسش‌ها، پاسخی نیابم.

و به ناگاه یک نکته‌ی را در میان این پرسش‌ها کشف می‌کنم. همین پرسش مطرح کردن و نوشتن پرسش‌ها می‌تواند مرا به تحقیق و پژوهش برساند. بله، شاه‌کلیدی که می‌تواند پرسش را در مسیر درست قرار بدهد، تحقیق و جستجو برای یافتن پاسخ است.

و روزها از موضوع پرسش‌گری می‌گذرد و مدام حتا جمله‌های خبری را پرسشی می‌کنم و به آن‌ها می‌اندیشم. و امروز با مطالعهٔ کتاب لذت لگد زدن به آگاهی فصلی مجزا را می‌یابم که به اهمیت تحقیق و جستجو می‌پردازد. پس یک بار از روی جمله می‌نویسم تا بهتر چم و خم جمله را درک کنم.

«تحقیق و جستجو تقریبن سنگ زیربنای خوب نوشتن، و حتا خوب شعر سرودن است. باید به فراسوی جهانِ شناخته‌شده‌ی خودمان بنگریم و درکمان را نسبت به جهان فراتر ببریم. باید بتوانیم با خیزی بلند وارد زمان، زندگی، و یا جغرافیایی که از ما دورند، و از مرزهای این دو بگذریم.»

پس درک می‌کنم پرسیدن سؤالات اولین گام‌های تحقیق محسوب می‌شوند. پس تحقیق یعنی مطالعهٔ گسترده به خصوص در زمینهٔ تاریخی، علمی، یادداشت‌های روزانه، نامه‌ها و مجلات و خاطرات قدیمی تا بتوانم در داستان‌هایم و نوشته‌هایم از آن‌ها استفاده کنم. و همین‌طور خلق تجریبات زیستهٔ بکرتر یعنی معاشرت و روابط بیشتر و مشاهده و پژوهش روی زندگی شخصی و حرفه‌ی خودم و دیگران. دقیقن مانند کاری که خانم بهار رهادوست در کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟ انجام داده است. وقتش است یک بار دیگر این کتاب را بازخوانی کنم. تا به نکات بیشتری در مورد پرسشگری، تحقیق و پژوهش برسم.

باز تقویم ورق خورده است و امروز با مطالعهٔ کتاب کلاس درس نویسندگی خلاق از مارگارت اتوود باز هم به اهمیت بی‌نظیر پرسش‌گری رسیده‌ام. و می‌یابم قلمروی پرسش‌گری در نویسندگی بسی وسیع است.

زیرا در این کتاب می‌آموزم، ما برای خلق شخصیت‌های ماندگار به پرسش‌نامه نیازمندیم. همان ابزاری که مارگارت برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شخصیت‌هایش از آن استفاده می‌کند. و می‌گوید: «اگر کتابی در دست دارید، می‌توانید از این پرسش‌نامه برای قهرمان داستان یا هر شخصیت دیگر استفاده کنید تا بیشتر درباره‌ی وضعیت کنونی آن‌ها یاد بگیرید و به مجموعه‌ی حرکات و عادات منحصر به‌فردشان بیافزایید.» و سوالاتی از این دست را مطرح می‌کند.

«جنسیت او در حال حاضر چیست؟

تاریخ تولد او چه زمانی است؟ در ابتدای رمان چند سال دارد؟

مشخصات ظاهری او چیست؟

کجا زندگی می کند؟

سرگرمی‌های او چیست؟

برای گذراندن اوقات فراغت خود چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا اوقات فراغت دارد؟

دوستان او چه شکلی هستند؟

اندیشه‌های فکری او چه چیزهای‌ست؟

آیا دوران کودکی بدی را گذرانده است؟

و…»

پس به این نتیجه می‌رسم که موضوع پرسش‌گری و تحقیق و پژوهش از ابزارهای حیاتی کار یک نویسنده محسوب می‌شود و حیطهٔ بسیار بزرگی از کار نویسندگی به پرورش این مهارت بستگی دارد.

سمیه فروزنده

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *