ایمان بیاور به آغاز فصل نوشتن، ایمان بیاور
فلوریدا اسکات ماکسول در میانهٔ هشتاد سالگی، نکته‌ٔ مهم را بیان کرد: «برای این‌که مالک خودت شوی باید رویدادهای زندگی‌ات را مطالبه کنی. وقتی حقیقتن مالک همهٔ آنچه بوده‌ای و انجام داده‌ای شدی، با واقعیت سرشاخ می‌شوی.»
و روزهای بسیاری‌ست که از خواندن این جمله در میانهٔ کتاب شهامت تدریس می‌گذرد و من هنوز در‌گیر و دار کلمات گرفتار شده‌ام.
واژه‌ها مثل اسکار بر طبل حلبی بوم بوم می‌کوبند و می‌کوبند. مالک، مطالبه، واقعیت، سرشاخ. و با خودم مدام می‌گویم آخر چطور باید مالک خودم شوم و رویدادهای زندگی را طلب کنم؟ و چگونه باید با واقعیت سرشاخ شوم؟
و امروز که در‌گیر نوشتن یادداشت‌روزانه هستم و نوشتن یا ننوشتن آن و اعتراف و یک اعتراض. از روی صندلی بلند می‌شوم تند و تیز. زیرا همان هست که در جست‌‌وجویش بودم.
همین نوشتن از روزها، از خود، بدون هیچ پرده و انکاری. گفتن و نوشتن. آری با همین می‌شود مالک خودم شوم و با واقعیت سرشاخ شوم.
پس خیلی وقت است که با این واقعیت سرشاخ شده‌ام و باز هم یار در خانه و ما گِرد جهان می‌گشتیم.
پس همین‌طور که به صدای نوشتن گوش می‌دهم تا با واقعیت روبه‌رو شوم. قلم می‌نویسد وقتش است که ایمان بیاوری به آغاز فصل نوشتن، به فصل خاطره.
سمیه فروزنده
آخرین دیدگاه‌ها