راز نویسندگی در کلمهبرداری
به گمانم اولین چیزی که خودم در مسیر نوشتن اتوماتیک شروع به انجامش داد بودم بدون. انکهروحم خبر داشته باشد که چه نقش بنیادی در پیریزی نوشتن دارد همین گرتهبرداری از کلمات بوده. و من مانده بودم و کوهی از دفتر و دفترچههای به هزار رنگ و شکل لبریز از واژه. با تاریخ و کلی خاطره. و پس از سالها و ترک نکردن این عادت از بسیاری از اساتید این تمرین را شنیدم و معلوم است که چه شوقی در تمام جانم حس میکردم چون من این را بیشمار به انجام رسانیده بودم.
و واضح و مبرهن است که با دانستن اهمیت کلمهبرداری یکی از کارهای همیشگی و کلیدی من شد. برداشتن کلمات و بعدها مرور و مرور آنها. و به کار بردن آنها در صفحات صبحگاهی و آزادنویسیها و هزار و یک نوع دیگر از نوشتن.
و حتا از روی واژههای که هزاران بار به تماشایشان نشسته بودم هم مینوشتم. زیرا نوشتن آنها در دفترچهها به من میگفت حواست بیشتر به این لغات باشد. و برای همین فعالتر و پویاتر در ذهنم نقش میبست و همینطور آمادهباش بود که من کجا آن را در فضای مناسبش میکارم.
و باز امروز به این نتیجه رسیدم در سایتم هم دفترچهٔ داشته باشم از واژهبرداریهایم. تا مروری باشد روی همهٔ سیاههای این همه سال و حتا از لغات بکرتر، تا باز و باز کلمات تاج ملکه بودن بر سر نهند و نهادینهتر از پیش شوند برایم.
و این مشتی از آن همه خروار است تا دوباره و دوباره وسعت ببخشند به دایره واژگانم و نوشتنم را بیش از پیش شیرینتر کنند. و با هر بار مطالعه، شوق نوشتن دو چندان شود در وجودم. بنابراین این متن همیشه به روز میشود و گستردهتر.
و اما از هر چه بگذریم کلمهبرداری خوشتر است.
جاشویی، عق و پق، اعتصاب، وانمود، عز و لابه، یال و کوپال، ایاب و اذهان، قسطی، کشیکچی، کرور کرور، تشر زد، میچکید، تیله، خورجین، عقلرس، اجیر، آش و لاش،
گمانه، طلسم، بکر، مظنه، مماس، منقلب، منقبض، ستیزیدن، متزلزل، زه خند، تتهپته، تفحص، ارتعاشهای گوشخراش، آماسیده، مرگوار، تحلیل، مخدوش، وقاحت، قاطعانه، شرارت، اکتفا، بلبشو، معلق، شِکرکزده، شبیخون، قُرُق،
ورزیدن، هاج و واج، فقرزده، غضبناک، اندیشناک، آتشناک، آونگ، مردد، فرساینده، مداخله، تکوین، تصنعی، آلاخون والاخون، گشوده فکر، سفسطه، فلسفیدن، دق دیدار، میسودند، اندوهگساری، واهمه، ازدحام،
وارهیده، معیب، نغز، سالخورد، رخنه، تشویش، قندیل، جهانافسا، انگیخته، لذتناک، اشباع، توفنده، میاندوزد، عتاب، کوران، فرتوت، مدید، کشتگاه، کومه، ابراندود، دهشت افزار، مزور، نزهت، رونده، خدنگ، بلغور،
فیصله، سوراخسنبه، وهمانگیز، غلیان، پتپت، مدفون، سوپروازیر، مصوب، خلعید، تجمع، آپاراتجی، توافق، تقبل، مهلکه، تناقضات، سهلانگاری، مظنون، توقیف، واگذار، محرمانه، متخصص، انتصاب، منشعب، معذور، لتوپار، اختناق، اقرار، متواری و… .
سمیه فروزنده
آخرین دیدگاهها