داستان کوتاه اثری است که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیت اصلی را در یک واقعهٔ اصلی نشان میدهد و این اثر تأثیری واحدی را القاء میکند.
به بیان دیگر داستان کوتاه برشی است کوتاه از زندگی. این برش میتواند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز، یک ماه و یا یک سال باشد اما ترجیح بر این است که ماجرای روایت شده در زمان کوتاه اتفاق بیفتد اما منعی بر طولانی بودن سیر اتفاقات هم نیست.
در کل داستانهای کوتاه معمولن بیانگر وقایعی هستند که در یک برههٔ زمانی کوتاه اتفاق میافتند و اگر این وقایع در طولانی مدت اتفاق بیفتند باز هم در داستان کوتاه با شکل مختصر شدهٔ آن روبهرو هستیم.
به عنوان مثال شما میتوانید به چند ساعت از زندگی یک زن خانهدار از صبح تا ظهر بپردازید اما با ذهنی کردن و بهرهگیری از فلاشبک، پای گذشتهٔ او را هم به میان بکشید و این روایت در عین حال که بر مبنای چند ساعت از زندگی زن شکل گرفته، گذشتهاش را هم شامل بشود. و به زوایای مختلف زندگی یک شخصیت بپردازد.
و چند نکتهٔ دیگر:
در داستان کوتاه باید وحدت موضوع حفظ شود.
نباید در داستان از محور اصلی داستان دور شویم. و باید مسئله داستان را بدانیم و همهٔ آنچه که مینویسیم با آن مرتبط باشد.
تمامی اِلمانها در داستانهای کوتاه بهخصوص باید سر جای خودشان کاشته شوند. و هر چیزی که در داستان هست باید کارکردی در داستان داشته باشد.
و داستان باید تعلیق داشته باشد و گره و و گرهگشایی و غافلگیری داشته باشد.
برای درک بیشتر باید نمونههای بارز و نمونه از داستان کوتاه را خواند مانند: (کتاب نیمه تاریک ماه از هوشنگ گلشیری، به کی سلام کنم از سیمین دانشور، یوزپلنگانی که با من دویدهاند از بیژن نجدی، بهترین شکل ممکن از مصطفا مستور، کلیسای جامع و چند داستان دیگر از ریموند کارور، دیوار گذر از مارسل امه، داستانهای کوتاه چخوف و همینگوی و بسیاری دیگر.)
سمیه فروزنده
@somayeh_forouzandeh_ir
آخرین دیدگاهها