سوختن فرصت‌ها
غذا را آماده می‌کنم. شعله گاز را تا جای ممکن کم می‌کنم. تا آرام و ملایم جوش‌هایش را بزند و برای ناهار آماده شود. فرصت را غنیمت می‌شمارم تا در این سکوت به نوشتن بپردازم.
غرق در کار می‌شوم. با دیدن عقربه‌های ساعت تعجب می‌کنم. لحظات نوشتن همچو آب، آرام و لطیف بدون هیچ وزنی از من گذر کرده‌‌اند. به آشپزخانه می‌روم. در قابلمه را بر‌می‌دارم. آب غذا تمام شده است. در مراحل اولیه‌ی سوختن است که به داد آن می‌رسم. بدون هیچ خسارتی غذا را احیا می‌کنم.
در همان حین به فرایند زندگی فکر می‌کنم. به این می‌اندیشم که گاه ساعاتی از روز ما، روزهای از هفته، هفته‌های از ماه‌های ما، ماه‌های از سال‌های زندگی ما و سال‌های از عمر ما همین گونه آرام، بدون هیچ سر و صدای می‌سوزد. به فنا می‌رود.
بدون آن که آب از آب تکان بخورد. و باز تکرار همان چرخه و به قول معروف سر ما هم مثل کبک در برف است و گاه روزها می‌سوزد و ما به عادت‌های نادرست عادت می‌کنیم و گاه وقتی در می‌یابیم که نه فرصتی هست. نه مجالی است. نه انرژی و نه انگیزه‌ی.
پس چه باید کرد؟
به گمانم ارزیابی روزهای خود راهکار خوبی باشد. یعنی هر روز خود را چکاپ کنیم.
آیا ضربان و ریتم زندگی‌ام بجاست؟
چگونه این روز از من گذر کرده است؟
چه داده‌ام؟ و چه نصیبم شده است؟
آیا دخل و خرج روز و روزگارم با هم تطابق دارد یا نه؟
برای چه؟
برای آن که تا دیر نشده، بشود زندگی را احیا کنیم. پس هر روز عصر که هنوز وقت جبران هست باید دست به قلم شویم و بر اساس معیارهای زندگی خود یک ارزیابی کوچک از روزمان داشته باشیم.
تا کم و کاستی‌ها را رفع و رجوع کنیم و با برنامه‌ریزی بر تک‌تک لحظات زندگی‌مان حساس و دقیق شویم.
اما سؤال مهم این است که طبق چه ارزش‌های خودمان را بسنجیم؟ آیا معیارهای زندگی ما درست و هدفمند هستند یا باید در مورد آن‌ها تجدیدنظر کنیم؟
فهرست معیارهای من:
از آن جایی که یکی از اهداف من نویسندگی است برخی از معیارهای من این‌گونه میباشد.
صفحات صبحگاهی
مطالعه
آزادنویسی
مقاله
بازنویسی
انتشار
ورزش
تفکر
خواب کافی
تغذیه مناسب و سالم
پس بر اساس وظایف و نقش‌های گوناگونی که در زندگی داریم. باید معیارهای‌مان را انتخاب کنیم. وظیفه‌ی مادری، خانه‌داری و…
بنابراین همین حالا دست به قلم شویم. تا بر اساس حرفه و نقش‌های‌مان در زندگی معیارهای‌مان را مشخص کنیم. خوب حالا نوبتی هم که باشد نوبت نمره‌دهی است.
امروز در هر کدام از معیارهایت از ۰ تا ۱۰ نمره‌ی چند می‌گیرید؟
پس از نمره‌دهی دست به کار باید شویم مثلن من هنوز بازنویسی و انتشار نداشته‌ام و متأسفانه نمره‌ی صفرگرفته‌ام و از مطالعه هم ۴ گرفته‌ام.
پس باید بروم تا زمان جبران هست به این چند کار هم برسم که نمره‌ی ۱۰ را از آن خودم کنم.
شما هم تا دیر نشده وقت را هدر ندهید که طلاست و به سروسامان دادن روزتان بپردازید.
با آرزوی بهروزی
نویسنده: سمیه فروزنده
آخرین دیدگاه‌ها